برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

چگونه طبیعت پرورش می دهد

زندگی شهری به رغم خدماتی که برای ما انسان ها داشته است منشاء دردسرهایی نیز بوده است.زندگی شهری فشار قابل توجهی را بر ذهن و روان انسان تحمیل ...

چگونه طبیعت پرورش می دهد

زندگی شهری به رغم خدماتی که برای ما انسان ها داشته منشاء دردسرهایی نیز بوده است.این سبک زندگی فشار قابل توجهی را بر ذهن و روان انسان تحمیل کرده و شیوع افسردگی و اضطراب در این محیط ها دانشمندان را بر آن داشته است که به مطالعه در جنبه های مختلف تاثیر زندگی شهری بر روان و مغز انسان بپردازند. آیا بین زندگی شهری و فعالیت مناطق خاصی از مغز همبستگی وجود دارد؟ آیا می توان روش هایی را پیدا کرد که بتوان از طریق پیگیری آنها بر سلامت مغز و روان افزود؟ این پرسش ها سونجا سودیمَک (Sonja Sudimac) و همکارانش را بر آن داشت تا پژوهشی را با این عنوان پی بگیرند: «چگونه طبیعت پرورش می دهد: با یک ساعت پیاده روی در طبیعت فعالیت آمیگدال(بادامه) کاهش می یابد».

یافته های این پژوهشگران نشان می دهد که فعالیت آمیگدال بعد از پیاده روی در طبیعت کاهش می یابد در حالی که در پیاده روی در محیط شهری فعالیت آن ثابت می ماند. نتایج  تحقیق نشان داد که در طبیعت بودن تاثیرات سالوتوژنیک (Salutogenic)(سلامت زایی) دارد.

جامعه شناس پزشکیِ یهودی-امریکایی به نام آرون آنتونوفسکی (Aaron Antonovsky) در سال 1979 برای اولین بار این واژه را معرفی کرد، یعنی مطالعه سلامت زایی در برابر واژه بیماری زایی که به آن پاتوژنی(pathogenesis) می گویند. او در مطالعه خود گروهی از زنان کمپ اسرای یهودی را مورد مطالعه قرار داد که به رغم دشواری های بسیار شدیدی که تجربه کرده بودند می توانستند استرس را مدیریت و سلامت روان خود را حفظ کنند. او سه صفت شخصیتی را در این افراد شناسایی کرد و نام این مجموعه را حس یکپارچگی (sense of coherence) نامید که در مقاله ای دیگر به آن خواهیم پرداخت.

مشکلات سلامت روان مثل افسردگی، اضطراب و شیزوفرنی در جمعیت شهری 56 درصد بیشتر از جمعیت روستایی است و توجه به عواملی از این دست در تامین سلامت روان افراد بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

سونجا سودیمَک و همکاران در پژوهش خود به شرکت کنندگان  اعلام کردند که در یک مطالعه با تصویر برداری MRI شرکت داده خواهند شد و در آزمایش پیاده روی خواهند داشت اما هیچ یک از آزمودنی ها از هدف آزمایش اطلاع نداشتند. تمام شرکت کنندگان در این آزمایش به زبان آلمانی مسلط و راست دست بودند و هیچ اختلال روانشناختی و نورولوژیکی نداشتند. در این آزمایش زنان و مردان شرکت داده شده بودند. آزمایش در طول روز از ساعت 10 صبح تا 5 بعدازظهر انجام می گرفت. در ابتدا شرکت کنندگان یک پرسشنامه و تست حافظه کاری انجام می دادند. پس از آن از آنان تست fMRI گرفته می شد.(برای اطلاع دقیق از مراحل انجام کار مراجعه کنید به اصل مقاله). در جریان تست fMRI تست های نشخوار فکری، تکلیف چهره های ترسان(Fearful Faces Task) و تکلیف استرس تصویر برداری مونترال (Montreal Imaging Stress Task) به اجرا گذاشته شدند. پس از آن آزمودنی ها 60 دقیقه در طبیعت و در یک خیابان پیاده روری کردند و سپس دوباره از آنها تست fMRI به همراه تکالیف گفته شده گرفته شد. در پایان نیز یک پرسشنامه را پر کردند.

نتایج آزمایش نشان داد که پیاده روی در طبیعت در شرایط استرس اجتماعی نیز باعث کاهش سطح فعالیت آمیگدال می شود. این پیاده روی همچنین بر سطح تحریک پذیری آمیگدال تاثیر مثبتی داشت.

نویسندگان مقاله در نتیجه گیری خود اظهار داشتند که قرار گرفتن مکرر در طبیعت تاثیر مطلوبی بر آمیگدال دارد و آستانه فعال شدن آمیگدال را بالاتر می برد و درنتیجه باعث می شود که فعالیت آمیگدال در شرایط استرس کمتر باشد و کسانی که در طبیعت و یا نزدیک به محیط های طبیعی زندگی می کنند از منافع کامل این تاثیرات بهره خواهند برد. دست آخر اینکه باید این نکته را در خاطر داشت که جنبه های دیگر این تاثیرپذیری باید مورد مطالعه قرار گیرد و در شرایط و  فرهنگ های دیگر نیز فرضیات این پژوهش به آزمون گذاشته شوند. باید به این نکته توجه داشت که مطالعه انجام شده در یک محیط طبیعی داخل شهری بوده است و نه در جنگل، که حتی بر اساس برخی مطالعات قدم زدن در جنگل فعالیت آمیگدال را افزایش خواهد داد. این مطالعه همچنین اهمیت ساخت فضاهای سبز گردشی در داخل محیط های شهری را دوچندان می کند.

faridmokhatab@gmail.com

  

گزارش و تنظیم: فرید مخاطب ، رضا همافر
تاریخ: 1402/10/9
بازدید: 135
کلمات کلیدی: ، ،
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی:

طراحی و راه اندازی وب سایت: رسانه پرداز