برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.
resilience

تاب آوری

حوادث زندگی بسیاری را تحت تاثیر قرار می¬ دهد و سلامت روان آنان را به مخاطره می اندازد. اما در این بین هستند کسانی که به رغم تجربه های ناگواری ...

تاب­ آوری

حوادث زندگی بسیاری را تحت تاثیر قرار می­ دهد و سلامت روان آنان را به مخاطره می اندازد. اما در این بین هستند کسانی که به رغم تجربه های ناگواری که داشته اند از سلامت روان برخوردارند و یا دست کم به اندازه دیگران آسیب روانی ندیده اند. دلیل این امر چه می تواند باشد؟ آیا این وضعیت امری فیزیولوژیک است و یا عوامل ذهنی و نوع واکنش افراد هم در آن تاثیر دارد؟ در این مقاله سعی می کنیم برخی از جنبه های این موضوع را بررسی کنیم. این مقاله گزارش فیلم مستندی از شبکه دویچه وله مستند است با نام What makes us strong? .

استرس و بحران بخشی از زندگی است اما همه افراد تحت تاثیرات منفی آن نیستند. دلیل این امر چیست؟ بزرگترین مرکز پژوهش های تاب آوری در اروپا در ماینتز(Mainz) آلمان قرار گرفته است. در این مرکز دانشمند علم اعصاب رافائل کالیش(Raffael Kalisch) روی مکانیسم تاب آوری کار می کند. سوالی که او از خود می پرسد این است که سلامت روان چیست؟ چرا در سختی های زندگی بعضی از افراد سلامت روان خود را از دست می دهند؟ عوامل خطر ساز بیماری ذهنی کدام اند. مساله جالب این است که نیاز نیست حوادث زندگی سخت و شدید باشد تا سلامت روان را به خطر بیاندازد بلکه استرس های معمولی نیز باعث بروز ناخوشی روانی در برخی از افراد می شود. برای یافتن دلایل این امر کالیش مطالعه ای را روی حدود 200 نفر انجام داد. هر سه ماه یکبار این افراد پرسشنامه ای را پر می کردند. به این ترتیب یک نیم رخ کاملی از واکنش افراد به استرس های طبیعی زندگی اجتماعی شان بدست آمد. در طول این آزمایش از آزمودنی ها اسکن MRI نیز گرفته شد تا نحوه پردازش مغز آنان در برابر عوامل استرس زا مطالعه شود. برای مطالعه تاثیر استرس بر بدن نیز از آنها آزمایش خون گرفته شد و از موی آنان نیز نمونه برداری شد. هر یک سانتیمتر مو معادل یک ماه رشد است و در این آزمایش سه سانتیمتر از موی آنان نمونه برداری شد تا سطح کورتیزول آن در این دوره های سه ماهه اندازه گیری شود. در این آزمایش کالیش عوامل تاب آوری معینی را بدست آورد. یکی از این عوامل این است که افراد سطح استرس خود را تا چه حد مثبت یا منفی ارزیابی می کنند. به نظر می رسد که در اینجا موضوع تا حدی به خوشبینی افراد بستگی دارد که تا چه حد قادر هستند بر مشکل فائق آیند. کسانی که تلاش می کنند این میزان خوش بینی را در طول زمان بدست آورند و حفظ کنند تاب آور تر خواهند بود. حال پرسش این است که ما می توانیم بر سطح تاب آوری خود تاثیر بگذاریم؟ استاد دانشگاه و روانپزشک ماریانه مولر(Marianne muler ) در این خصوص پژوهشی را ترتیب داد. اولین پرسش خانم مولر این بود که تاب آوری چگونه است؟ یا تظاهر رفتاری آن چیست. برای این منظور آزمایشی بر روی موش های آزماشگاهی انجام داد. تاب آوری را فقط می توان در زمینه استرس مورد سنجش قرار داد. به این منظور دو موش را در یک قفس قرار دادند یکی سفید و دیگری قهوه ای. موش سفید اندازه بزرگتری داشت. این کار باعث می شد که رقابت نابرابری بر سر قلمرو در بگیرد. در طول آزمایش پژوهشگران مجبور شدند موش قهوه ای کوچک را برای آسیب ندیدن بعد از مدتی از قفس خارج کنند. در چنین وضعیتی استرس اجتماعی شبیه سازی می شد. این آزمایش در ده روز تکرار شد. هدف این بود که تاثیر بلند مدت استرس را بر رفتار موش مطالعه کنند. بعد از اتمام این آزمایش، آزمایش دیگری ترتیب داده شد. در این آزمایش موش بزرگ و سفید را داخل یک محفظه در یک قفس بزرگ قرار دادند و هدف این بود که رفتار موش کوچک قهوه ای را در برابر وجود او در قفس مطالعه کنند. آیا موش کوچک از محفظه موش بزرگ دوری می کرد یا گرد آن می چرخید. آزمایش نشان داد که به رغم استرسی که موش کوچک از این موش بزرگ دیده بود اما مدت زیادی را دور محفظه او چرخید. رفتار موش کوچک به گونه ای بود که گویی استرسی ندارد. این رفتار می توانست ربطی به تاب آوری نداشته باشد و ناشی از نقص در یادگیری موش باشد. به این ترتیب آزمایش سومی ترتیب داده شد. در یک قفس بزرگ در دو گوشه مقابل هم موش سفید قبلی و یک موش قهوه ای جدید قرار دادند و موش قهوه ای استرس دیده می توانست آزادانه در دو سمت قفس بزرگ حرکت کند. اگر یادگیری درستی در موش صورت گرفته بود باید از موش سفید قبلی دوری می کرد. آیا رفتار تاب آور به معنی تمایز شرایط تهدید از آرامش است؟ موش تاب آور موشی است که موش جدید را به طور طبیعی وارسی کند و از موش سفید که به او استرس داده است دوری کند زیرا یادگرفته است که موش سفید یک خطر محسوب می شود. به این معنی که رفتار تاب آور در موش به معنی روبه رو شدن با خطر نیست بلکه سنجش موقعیت است و انجام رفتار متناسب با موقعیت. این حالت را می توان به انسان نیز نسبت داد. داده های زیادی وجود دارد که نشان می دهد افرادی که می توانند محرک منفی و خنثی را از هم تشخیص دهند در برابر بیماری های ذهنی ناشی از استرس مقاومتر هستند.

در مکس پلانک نیز پژوهشگر دیگری به نام الیزابت بیندر(Elisabeth Binder) روی این پرسش مطالعه می کند که چرا بعضی افراد به رغم استرس شدیدی که داشته اند از نظر روانی سالم هستند اما عده ای دیگر با همان میزان استرس بیمار می شوند؟ پاسخ وضعیت ژنتیکی آنان است. برخی از نظر ژنتیکی واکنش های بیشتری نشان می دهند و بعضی دیگر زودتر به حالت نرمال بازمی گردند. برای مطالعه در این حوزه هورمون کورتیزول در خط مقدم مطالعه قرار دارد. این هورمون در شرایط استرس زا ترشح می شود و توسط محور HPA کنترل می شود. این محور مخففHypothalamus-Pituitary-Adrenal (هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال) است. هنگام استرس مغز واکنش نشان می دهد و سیگنال هایی به هیپوتالاموس ارسال می شود و پیام هیپوتالاموس از طریق هورمون هایی به هیپوفیز ارسال می گردد. هیپوفیز پیام را از طریق هورمون هایی به غدد آدرنال ارسال می کند و به آنها دستور می دهد تا کورتیزول ترشح کنند. برای مقابله با شرایط تنش کورتیزول باعث آماده سازی بدن برای جنگ و گریز می شود. کورتیزول اصلی ترین هورمون استرس است و در تمام بدن پخش می شود.کورتیزول به گیرنده های سلول ها می چسبد و این گیرنده ها به مغز اطلاع می دهند که کورتیزول به اندازه بوده است و به این ترتیب پاسخ به استرس در مغز خاموش می شود و شخص آرام می گیرد. همه هنگام یک محاسبه دچار استرس می شوند اما پس از مصاحبه هومرمون کورتیزول کاهش می یابد و بدن به آرامش قبلی باز میگردد. اما در بعضی افراد این کاهش کورتیزول بیشتر زمان می برد و باعث می شود استرس مدت زمان طولانی تری تجربه شود. اما چرا اینگونه است؟ در این مرحله ژنتیک به موضوع اضافه می شود. یکی از ژن هایی که برای کنترل استرس به ما کمک می کند ژن FKBP5 است. این ژن هنگام استرس فعال می شود و تضمین می کند که آنزیم مهمی آزاد شود. این آنزیم نام همان ژن را بر خود دارد، آنزیم fkb5. مشکل زمانی بروز می کند که این آنزیم بیش از اندازه ترشح شود. این آنزیم به گیرنده های استرس می چسبد و نمی گذارد کورتیزول به آن گیرنده ها متصل شود و به این ترتیب جلوی ارسال پیام گیرنده های استرس به مغز را می گیرد. به این ترتیب مغز اطلاعات اشتباه دریافت می کند و به ترشح کورتیزول ادامه می دهد که باعث می شود ما برای مدت طولانی تری در حالت استرس بمانیم. در بعضی از افراد چنین وضعیتی حاکم است که با کوچکترین استرس تحریک شدگی را به مدت طولانی تری تجربه می کنند و کورتیزول به مدت بیشتری در خون آنان جریان می یابد که برای بسیاری از فرایندهای بدن و مغز خوب نیست و خطر ابتلا به بیماری های روانپزشکی را افزایش می دهد. به این ترتیب ژن FKBP5 یکی از چند عامل تنظیم هورمون استرس است. به این ترتیب پژوهشگران به دنبال راهی هستند تا فعالیت این ژن را محدود و یا مسدود کنند و یا دارویی بسازند که به افراد دارای همتایی از این ژن کمک کند تا دوره کوتاه تری از استرس را تجربه کنند.

روانپزشک فرانسوی بوریس سیرولنیک (Boris Cyrulnic) تمام خانواده اش را در آشوئیتس از دست داد و در سن 4 سالگی تنها ماند. تحت سرپرستی یک خانواده قرار گرفت که او را پنهان کردند اما دستگیر شد و تا دم مرگ رفت اما نجات یافت. او به یاد می آورد که افسری گفته بود او باید کشته شده باشد و درحالی که می دانست قرار است بمیرد در تنهایی در انتظار مرگ بود و می شنید که میگفتند او خانواده ای ندارد و در زندگی رها شده است. او می گوید وقتی بچه بودم با خودم فکر می کردم که این نباید درست باشد. من این رها شدگی را قبول نمی کردم. او در 11 سالگی می دانست که می خواهد روانپزشک شود و بعد از جنگ در پاریس پزشکی خواند و یاد والدین مهربانش مشوق او در این راه بود.

من برای مطالعه کردن می جنگیدم و همه به من می گفتند خودت رو اذیت نکن موفق نمی شوی. اما من انجامش دادم. وقتی او به عنوان یک روانپزشک با واژه تاب آوری آشنا شد گویی هدف زندگی اش را پیدا کرده است. او با خود اندیشید که باید این واژه را به صورت علمی توسعه داد و وارد فرهنگ روزمره کرد و به مردم فهماند که اگر مانع افراد آسیب دیده شویم تاب آوری ای وجود نخواهد داشت. بخاطر تجربه ای که از سر گذرانده بود پژوهش خود را به سمت حمایت از کودکان سوق داد و به طور خاص به ارتباط بین مادر و کودک علاقمند شد و پژوهش خود را در این زمینه گسترش داد. پرسش اصلی او در پژوهش این بود که چه چیزی باعث می شود یک کودک در برابر بحران مقاوم باشد اما دیگری بسیار شکننده؟ او یکی از این دلایل را مادر این بچه ها می دانست؟ اگرمادر کارش را به درستی انجام ندهد رابطه اش با کودک آسیب خواهد دید و این چرخه معیوب می تواند از دوره بارداری آغاز شود. وقتی مادر استرس دارد هورمون های استرس مثل کورتیزول از طریق جفت به جنین منتقل می شود که برای مغز کودک آسیب رسان است. به این ترتیب کودکی به دنیا خواهد آمد که تغییراتی شناختی در او رخ داده است که علت آن مادر نیست بلکه ناخوش احوالی مادر باعث بروز آن شده است. از این دیدگاه دوره حساس رشد مغز هفته آخر بارداری و دو سال بعد از تولد است. در این دوره زمانی شبکه های عصبی زیادی در حال شکل گیری هستند. در این وضعیت اگر کسی کاری انجام ندهد یک فاجعه نورولوژیک بروز می کند و آتروفی مغز پدید می آید. اما به راحتی می توان جلوی این رویداد را گرفت و هر چه زودتر وارد کار شویم فرایند شکل گیری تاب آوری را بهتر کرده ایم. اما اگر کودک را به حال خود رها کنیم راه اندازی فرایند تاب آوری بسیار دشوار خواهد بود.

الیزابت بیندر در مکس پلنک این دوره حساس زندگی را مورد توجه قرار داده است. او می گوید وقتی شخصی در کودکی تجربه بسیار سختی را گذرانده است 40 برابر بیشتر احتمال خودکشی خواهد داشت. حتی استرس و ضربه شدید روحی در دوران بارداری باعث عبور هرمون از جفت به جنین می شود. اما چرا استرس شدید برای مغز زیان آور است؟ زیرا باعث ضعیف شدن مدارهای عصبی می شود. برای مشاهده تاثیر هورمون کورتیزول بر جنین باید مغز جنین را تحت استرس بررسی کرد که به هیچ وجه اخلاقی و امکان پذیر نخواهد بود. برای این منظور پژوهشگران مغزی را خارج از رحم در آزمایشگاه کشت می دهند و تاثیرات کورتیزول را بر روی آن بررسی می کنند. آنان یک ساختار شبهه مغز سلولی با استفاده از سلول های بنیادی ایجاد می کنند که پژوهشگران به آن ارگانوئید (organoid) مغز می گویند. ارگانوئید مغز در اصل یک مدل بسیار ابتدایی از رشد مغز است و امکان مدل سازی همه سلول های مغزی در آن وجود ندارد و ما نمی توانیم بفهمیم که اجزاء مختلف مغز چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. به این ترتیب این مدل بسیار ساده و محدود است اما برای نخستین بار است که امکان مطالعه در این سطح را در اختیار ما می گذارد. وقتی سن ارگانوئید به 40 روز می رسد آزمایش آغاز می شود. در این مرحله کورتیزول ساخته شده در آزمایشگاه به آن اضافه می شود و سپس تاثیرات هورمون بر سلول ها را بررسی می کنند. مشاهده می شود که این هورمون ساختار رشد سلولی را به هم می ریزد و بویژه بیان ژن در ژن ها را نیز تغییر می دهد که در بروز اختلالات روانی تاثیرگذار است. حتی در رحم نیز، استرس مادر به جنین انتقال می یابد و بر بیان ژن در جنین تاثیر می گذارد. این یافته در زندگی واقعی پیامدهایی دارد که درخور توجه است. مثلا مهم است که نشانگان روانپزشکی را در مادران باردار غربال و خدمات درمانی مناسب را برای آنان فراهم کنیم.

به این ترتیب می بینیم که محیط چگونه ژن های ما را تحت تاثیر قرار می دهد. تاثیرات محیط بر ژن ها اختلال هایی را در سیستم عصبی ما بوجود می آورد. پرسش این است که محیط چگونه ژن های ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟ شرایط محیطی چگونه بر ژن ها و بیان آنها تاثیر می گذارد. برای فهم سازوکار این تاثیرات بر محیط روی ژن خاصی بنام ژن MAOA کار کردند. این ژن آنزیمی با همین نام را می سازد (مونوآمینواکسیداز A) و این آنزیم در فضای سیناپسی سلول های عصبی وارد شده و باعث تجزیه دو انتقال دهنده عصبی نوراپی نفرین و سروتونین می شود. این دو انتقال دهنده لقب شادی بخش دارند. در مبحث ژنتیک مفهومی داریم به نام مِتیلِیشِن یا متیله شدن (methylation). متیله شدن ژن MAOA به معنی غیرفعال شدن آن برای تولید آنزیم مونوآمینواکسیداز A است و به این ترتیب انتقال دهنده های عصبی شادی بخش بیشتر در فضای سیناپسی خواهند ماند. شرایط سخت زندگی و محیطی باعث می شود که سطح متیله شدن کاهش یابد و شرایط مناسب باعث افزایش سطح متیله شدن می شود و تاب آوری را افزایش می دهد.

 آیا درمان های روانی موفق همین اثر را دارند؟ سال ها است که با تاثیرات مثبت رواندرمانی آشنا هستیم اما هنوز مکانیسم تاثیر آن را در مغز به درستی نمی شناسیم. یکی از مکانیزم های ممکن تغییراتی در هسته سلول های عصبی است. آیا می توانیم با کمک روش های رواندرمانی متیله شدن را در ژن های مربوط به استرس فعال کنیم؟ دکتر دامشِک (Katharina Domschke) گروهی از بیماران را که ترس از ارتفاع داشتند برگزید تا پاسخ سوال بالا را دریابد؟ او به مدت دوهفته آزمودنی ها را بالای برج فرایبورگ برد تا از آن بالا پایین را نگاه کنند. به روبه رو شدن با چیزی که از آن ترس داریم مواجهه می گویند. قبل و بعد از این کار از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. نتیجه مشاهده این بود که افراد موفق در این روش درمانی سطح متیله شدن ژن MAOA در آنها به حد افراد سالم بازگشته بود. دامشک همین نتیجه را در رواندرمانی هم بدست آورد. تعداد آزمودنی ها در آزمایش های او کم بودند و برای نتیجه گیری بهتر باید این سری از آزمایش ها را در گروههای بزرگ تری انجام داد. اما این نتایج بدست آمده امید بخش هستند. ژن های ما با ما به جهان وارد شده اند و اگر بتوانیم با تغییرات هدایت شده و آگاهانه در محیط بر نحوه بیان آنها تاثیر بگذاریم کار بزرگی صورت پذیرفته است.

آنچه باید در خاطر داشته باشیم این است که تاب آوری به تدریج رشد می کند و با چند جلسه رواندرمانی قابل دستیابی نیست. از نظر بعضی از پژوهشگران خود (self) نقش مهمی در تاب آوری ایفا می کند. وقتی این احساس را داریم که کاری از دست ما بر نمی آید، قدرت انجام کاری را نداریم یا مدیون الطاف دیگری هستیم از نظر روانشناسی در وضعیت درماندگی آموخته شده قرار داریم که به شدت تاب آوری ما را کاهش می دهد. از این رو اگر به افراد و بخصوص کودکان یاد دهیم که در برابر محیط منفعل نباشند و واکنش های خود را به شرایط محیطی تا حد ممکن تحت کنترل داشته باشند گام بزرگی برای رشد تاب آوری در آنها برداشته ایم. یکی از راههای رشد حس موثر بودن و دوری از درماندگی آموخته شده یادآوری موفقیت های کوچک در زندگی روزمره است و تلاش برای کاستن از قضاوت های منفی.

تاب آوری یعنی پیدا کردن راهی برای مقابله با استرس و به قول دکتر بوریس سیرولنیک تاب آوری مفهومی ژنتیکی، زیستی، هیجانی و سیاسی است. سیاسی از این جهت که برنامه های دولت مردان برای اداره کشور، شرایط محیطی را به نفع یا ضرر تاب آوری پیش خواهد برد و افراد بسیاری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به عبارت بهتر حتی رفتار سیاسیون و تصمیمات آنان می تواند تاثیر فیزیولوژیک بر مغز انسان داشته باشد. سیرولینک با این دیدگاه در سال 2019 توانست در فرانسه برنامه ای دولتی را فعال کند و پیش ببرد به نام اولین 1000 روز و به این ترتیب دولت فرانسه را مجاب کرد که می توانند برای افزایش تاب آوری تصمیم سیاسی بگیرند.

خلاصه آنکه مفهوم تاب آوری مفهومی پویا است و از جنبه های گوناگون قابل بررسی است و نتایج این بررسی ها نیز در موقعیت های مختلف به افراد کمک کرده است. چنین مفهوم گسترده و تاثیر گذاری شایسته است که مورد توجه پژوهشگران در فرهنگ های مختلف باشد.

faridmokhatab@gmail.com   

گزارش و تنظیم: فرید مخاطب ، رضا همافر
تاریخ: 1402/11/2
بازدید: 124
کلمات کلیدی:
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی:

طراحی و راه اندازی وب سایت: رسانه پرداز