برای استفاده از همه امکانات سایت باید جاوا اسکریپت مرورگر خود را فعال کنید.

حس داخلی

حس داخلی

Introception یا حس داخلی چیست؟ در تقسیم بندی حواس حس چشایی، حس لامسه، حس شنوایی و حس بوبایی و بینایی داریم. Introception پیام­هایی هستند که از اندام­های داخلی بدن به مغز ارسال می شوند. اگر در راستای حواس دیگر بخواهیم ترجمه ای برای این لغت معادل سازی کنیم می توانیم آن را حس داخلی بنامیم به این مفهوم که داده های اندام های داخلی هستند که به مغز ارسال می شوند. اگر بخواهیم اندکی ترجمه ما فارسی تر باشد شاید بتوان درون حسی را پیشنهاد داد. حس درونی پیشنهاد داده نمی شود تا با مفهوم عاطفه و کیفیت درونی یک احساس اشتباه نشود. در این متن حس داخلی را به عنوان معادل لغت انگلیسی قرار می دهیم.

مدت زیادی است که روانشناسان بر بدن به عنوان بنیادی برای «خود» توجه کرده اند. برای هر کسی پیش آمده است که برای مدتی تپش قلب خود را حس کرده است و حرکات روده ها  و معده را احساس کرده است. بسیاری از فعالیت های احشاء درونی ما به سطح آگاهی وارد نمی شود و ما به آنها آگاه نیستیم. اما آن بخشی که در دایره آگاهی ما قرار می گیرد در زیر مفهوم حس داخلی توجه پژهشگران را بیش از پیش به خود جلب کرده است.

جالب است بدانیم که این حس داخلی در شکل گیری هیجانات ما نقش دارد و به عنوان بنیانی برای «خود» یا «من» نیز نقش بازی می کند. پژوهشگران در این حوزه نشان داده اند که حس داخلی و حساسیت ما به پیام های آن، در سلامت ما نیز موثر است به طوری که حتی می توان آثار آن را در افسردگی و اضطراب مشاهده کرد. این حوزه مطالعاتی یکی از حوزه های روانشناسی و علوم اعصاب است که تا کنون رشد سریعی داشته و کنفرانس هایی در دانشگاه های مختلف در این باره برگزار شده است.

پرفسور مانوس تساکیریس(Manos Tsakiris) (http://manostsakiris.com/ ) بر این اعتقاد است که « ما در تحقیقات مربوط به حس داخلی با یک رشد نمایی رو به رو هستیم.  یافته های برآمده از این تحقیقات راه های زیادی را پیش روی ما باز کرده است که با کمک آنها می توانیم تنظیم هایی را بر بدن خود اعمال کنیم و ادراک ما را از فرایندهای حس داخلی دگرگون کرده است». به گفته او بین احشاء داخلی و مغز یک گفتگوی دائم بر قرار است و پیوسته پیام هایی از قلب و عروق و کلیه احشاء داخلی به مغز مخابره می شود. بسیاری از این داده ها به سطح آگاهی وارد نمی شوند اما بخشی از اطلاعات که از تنش عضلات و ضربان قلب و حرکات روده دریافت می کنیم و نوع تفسیر و درک ما از آنها نتایج مهمی برای سلامتی ما به ارمغان خواهد آورد.

آنتونیو داماسیو این نظر را مطرح کرد که رخدادهای هیجانی با تغییرات ناآگاه در در حالات بدن آغاز می شوند که او آنها را نشانگرهای تنی می نامد. در مواجهه با یک سگ عصبانی عضلات منقبض می شوند و ضربان قلب بالا می رود و این هیجان پیش از آنکه از آن آگاه باشیم آغاز می شود و وقتی مغز این حس های داخلی را ردیابی کرد و حالت درونی بدن تغییر کرد ما احساس مربوط به آن را تجربه می کنیم و رفتارمان را شکل می دهیم. بدون این داد و ستد شادی و غم و عواطف وجود نمی داشت. داماسیو با استناد به مدارک توضیح می دهد که آسیب به بخش شکمی میانی قشر پیش پیشانی ایجاد واکنش های تنی ناآگاه را با اختلال روبه رو می کند. اگر به افرادی که این بخش از مغزشان آسیب دیده است عکسی از یک سانحه رانندگی را نشان دهیم کمترین پاسخ فیزیولوژیک در آنها دیده نمی شود و یک احساس هیجانی هم همراه آن نیست. مساله این است که حس داخلی و آگاهی هیجانی مختل شده تصمیم گیری را نیز با مشکل مواجه می سازد در حدی که برای گرفتن تصمیم های ساده مثل انتخاب غذا با مشکل مواجه خواهیم بود. حس داخلی در پس احساس شهودی ما نیز نهفته است. هرچه ما در شناسایی حس داخلی دقیق تر باشیم تفسیر بهتری از احساس های خود خواهیم داشت که برای گرفتن تصمیم های بهتر به ما کمک می کند. این وضعیتِ حس داخلی در بسیاری از ناخوشی های روانی دخیل است. مثلا درگروه بزرگی از افراد دچار افسردگی آگاهی از حس داخلی در شمردن ضربان قلبشان پایین است. این وضعیت ممکن است ناشی از کم احساسی مربوط به افسردگی آنان باشد اما در طرف مقابل افراد مضطرب قرار می گیرند که تغییرات ضربان قلب خود را بیش از آنچه هست ارزیابی و به دنبال آن شرایط را بحرانی ارزیابی می کنند.

پروفسور هوگو کریچلی (Hogo Critchley ) ( https://www.bsms.ac.uk/about/contact-us/staff/professor-hugo-d-critchley.aspx )به این نکته اشاره می کند که آگاهی حس داخلیِ ضعیف به حس شخصیت زدایی و گسست می انجامد که از نشانه های سایکوز هستند. حس داخلی به ما کمک می کند تا پایه ای ترین حس خود را شکل دهیم و به نظر می رسد که در این بیماران چنین حسی دگرگون شده است.

در مطالعه ای که بر روی 121 آزمودنی اوتیسم انجام شد که مبتلا به اختلال اضطرابی بودندتقویت حس داخلی باعث بهبود علائم شد. نتایج این تحقیق در مجله لنست(Lancet) به چاپ رسیده است. این گروه تحقیقاتی دریافتند که آموزش ادراک بهتر حس داخلی به میزان قابل توجهی از اضطراب می کاهد(در سه ماه پس از آزمایش) و در 31 درصد از آزمودنی ها اختلال اضطرابی از بین رفته بود. این وضعیت در گروه کنترل 16 درصد بود. افرادی که برای درک بهتر حس داخلی آموزش دیده بودند توانستند از تجربیات خود بحران زدایی کنند. تکنیک لحظه آگاهی (mindfulness) نیز از همین طریق باعث بهبود در عملکرد افراد می شود.

کساکیریس برای تحریک عصب واگ از یک وسیله غیرتهاجمی استفاده کرد که به گوش وصل می شد و از طریق جریان الکتریکی کم عصب واگ را تحریک می کرد. او در تحقیق خود دریافت که تحریک عصب واگ دقت افراد در شمارش ضربان قلب را افزایش می دهد و گویا ارتباط بین مغز و بدن بهتر درک می شود. این یافته ها در مراحل ابتدایی هستند اما اگر پژوهش های دیگر نیز این یافته ها را تایید کنند راهی در پیش روی ما گشوده خواهد شد تا با کمک آن بتوانیم از تکنیک های جدیدی برای بهبود عملکرد مغز و روان استفاده کنیم.

جالب است بدانید که ورزش های هوازی و استقامتی در بهبود ادراک ما از حس داخلی موثرند و پیام های داخلی که از عضلات به مغز مخابره می شوند باعث می شود که تاب آوری روانی بیشتری در برابر استرس ها داشته باشیم. کارولین ویلیامز نویسنده کتاب حرکت(Move) می گوید« بعد از یک تمرین سخت بدن حس می کند که از پس کاری برآمده است و به این ترتیب احساس کنترل بیشتری را به فرد در زندگی می دهد».

درکل توجه و تقویت احساس داخلی نتایج مفیدی برای سلامت روان و تن به ارمغان می آورد که بخشی از آن با تاثیرات ذهن آگاهی، مدیتیشن و یوگا همپوشانی دارد و خوب است علاقمندان به مباحث روانشناسی و علوم شناختی در این حوزه نیز به مطالعه بپردازند و بر غنای دانش در این حوزه بیافزایند.

 

برای مطالعه اصل مقاله مراجعه کنید به:

https://www.theguardian.com/science/2021/aug/15/the-hidden-sense-shaping-your-wellbeing-interoception

برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به:

https://doi.org/10.1016/j.neuron.2023.05.013

نویسنده: فرید مخاطب
تاریخ: 1402/4/23
بازدید: 278
اشتراک گذاری:          
لینک کوتاه:

نظرات
نام:
ایمیل:
وب سایت:
متن:
کد امنیتی:کد امنیتی
تکرار کد امنیتی:

طراحی و راه اندازی وب سایت: رسانه پرداز